هفت نکته تبلیغ نویسی حرفه ای که دقیقا معکوسشان را انجام میدهی!
میخواهم داستان یک کارآفرین شکست خورده را برایت تعریف کنم که از تبلیغ نویسی حرفه ای چیزی نمیدانست.
این کارآفرین رویاهای بزرگی داشت. دفتری داشت و هدف گذاری مالیاش را در آن مینوشت. برای همین اقدام به تولید محصولات آموزشی کرد تا با فروش آنها بتواند به رویاهای مالیاش برسد.
این کارآفرین، سختیهای زیادی در طول مسیر کشید. سختیهای تولید محصول، بازاریابی و …
اما یکی از این سختیها از همه دردناکتر بود
میتوانی حدس بزنی؟
نگرانی از اینکه اگر موفق نشدم، چطور میتوانم جواب خانوادهام بدهم؟ چطور میتوانم جواب دوستان و یا همکارانم را بدهم؟
حتی تصور موفق نشدن در این حالت دردناک است.
به هر حال این کارآفرین تصمیم میگیرد فروش محصولش را آغاز کند. محصولات را وارد سایت میکند، توضیحات محصول را مینویسید و احتمالا یک کمپین اینستاگرامی هم برگزار میکند.
اما کسی نمیخرد! شاید نهایتا چند نفر خرید کنند
- این کارآفرین تخفیف میگذارد
- هدیایی اضافه میکند
- تلاشهای بیشتری انجام میدهد …
اما باز هم کسی نمیخرد.
چکار کنیم که این داستان زندگی ما نشود؟
نگران نباش … به هیچ وجه نگران هیچ چیز نباش. من دقیقا همین مقاله را برای تو نوشتم که بتوانی قاعده بازی را کاملا به نفع خودت عوض کنی.
اما مشکل اصلی از کجا بود؟ خیلی ساده است!
مخاطبین دلیلی برای خرید کردن محصولت ندارند حتی اگر بهترین محصول ممکن را هم داشته باشی
شاید بگویی محصول من واقعا خوب است و میتواند به افراد کمک کند. من هم با تو هم عقیده هستم، اما آیا مخاطبت هم چنین تصوری دارد؟
چرا محصولم را نمیخرند؟
جواب این سوال دلایل زیادی دارد، مثلا یکی از دلایل میتواند این باشد که تولید محتوای ضعیفی داری. خیلی وقتها مخاطب فقط از روی همین محتوا، کل کسبو کارت را قضاوت میکند.
حالا فرض کنیم تولید محتوایت خوب است، افراد را به واسطه تبلیغات یا هر روش دیگر وارد صفحه محصول میکنی اما فروشی ایجاد نمیشود.
اگر به چنین مرحلهای رسیدی، تنها مشکل تو این است که تبلیغ نویسی حرفه ای انجام ندادهای! آیا محصولت را طوری تبلیغ نویسی کردهای که مخاطب با خواندن آن هوش از سرش ببرد؟
وقتی خودت متن صفحه محصولت را میخواهی، ترغیب میشوی مثل دیوانهها بخواهی آن را خرید کنی؟
اگر جواب تو خیر است من اینجا 7 راز تبلیغ نویسی حرفه ای را برایت قرار دادهام. این مقاله را تا آخر بخوان و آماده باش چون میخواهیم وارد اقیانوس عظیم تبلیغ نویسی شویم.
رازهایی که احتمالا آنها را نمیدانی
اولین راز تبلیغ نویسی حرفه ای: تو برای هیچکس مهم نیستی
خیلی از افراد را دیدم که در صفحه محصول مینویسند:
- ما سالها برای تولید این محصول زمان گذاشتهایم
- من مدرک IBT از اتریش دارم
- به کشورهای مختلفی سفر کردم و برای این محصول تحقیقهای زیادی انجام دادم
- من دانشجوی دورهی ایکس بودم
- و …
شاید اینها برایت جذاب باشند، به هر حال داستان زندگی توست. اما حقیقت دردناک این که اینها برای هیچکس اهمیت ندارند.
مردم فقط به نتایج و دستاوردهایی که الان داری اهمیت میدهند!
بیا با یک مثال ساده برایت اثبات کنم: تو خواندن مقاله را اینجا ادامه دادی چون تصمیم داری تا تبلیغ نویسی را یاد بگیری.
اما تحصیلات، سن یا لباسی که میپوشم برای تو اهمیت دارند؟ آیا برای تو اهمیت دارد که ۲ سال طول کشید تا تبلیغ نویسی حرفه ای و واقعی را یاد بگیرم؟
قطعا نه. الان تنها چیزی که برایت اهمیت دارد این است که بتوانم کمکت کنم تبلیغ نویسی محصولاتت را بسیار حرفه ای تر انجام دهی.
راه حل: بجای تمرکز روی خودت روی مخاطب تمرکز کن، در مورد نتایجی صحبت کن که برای او اهمیت دارد و نه تو!
راز دوم: نتایج را نگو، نشانشان بده
در یوتوب جست و جو میکردم که لا به لای فیلمها تبلیغ یک دوره آموزش انگلیسی برایم به نمایش درآمد. از روی کنجکاوی تصمیم گرفتم صفحه سمینارش را بررسی کنم.
جالبترین صفحه محصولی بود که تا به حال دربارهی زبان دیده بودم
او تقریبا بیشتر از ۲۰ ویدیو از افراد مختلف در سراسر دنیا قرار داده بود که با این دوره توانسته بودند به انگلیسی مسلط شوند.
جالبتر آن اینکه بالای هر ویدیو نوشته شده بود که دانشجو اهل کدام کشور است و هر دانشجو دقیقا به زبان همان کشورش صحبت میکرد!
لینک این صفحه را اینجا میتوانی ببینی
قدرت این ویدیوها ۱۰ میلیون بار قدرت بیشتری دارد نسبت به اینکه بگویی دورهام بهترین است … نظیرش در دنیا پیدا نمیشود … در کمترین زمان به انگلیسی مسلط خواهی شد و …
راهحل: نظرها و نتایج ویدیویی افراد را تهیه کن و در صفحه محصول قرار بده. اگر الان هیچ نظری نداری، محصولت را رایگان و یا قیمت پایین در اختیار افراد قرار بده تا بتوانی خیلی سریع این نظرات را جمع کنی.
راز سوم: سرفصلها و ویژگیهای محصول اهمیت ندارند
این مورد شباهت زیادی به مورد قبلی دارد. مواردی مثل؛
- سرفصلهای محصول
- اینکه مدت زمان آن چقدر است
- فرمت آن چیست
- ابعاد محصول چقدر است (برای محصولات فیزیکی)
اهمیت ندارند. فرض کن من دوره آموزشی مربوط به ازدواج میفروشم.
کدام برای مخاطب مهمتر است؟ اینکه این دوره ۳۰ ساعت است یا اینکه میتواند با این دوره، به شخصی که همین الان دوستش دارد پیشنهاد ازدواج بدهد و با او ازدواج کند؟
راهحل: نوشتن سرفصلها و ویژگیها اشکالی ندارد اما در ادامه آن بنویس که این مورد نتایجی برایش ایجاد میکند.
برای مثال: آموزش تکنیک ایکس (سرفصل) که باعث میشود 700٪ سریعتر به نتیجه دلخواهت برسی (نتیجه)
راز چهارم: ویدیوی صفحه محصول را ابتدا قرار نده
ویدیوی صفحه محصول (VSL) میتواند نرخ تبدیل را افزایش دهد. بعضی از افراد حتی صدها هزار تومان برای تولید یک ویدیو هزینه میکنند اما با یک اشتباه ساده، اثربخشی ویدیو را پایین میآورند
چرا نباید ویدیو را اولین المان صفحه محصول قرار دهیم؟
دلیلش ساده است! مخاطب انگیزهای برای دیدن ویدیو ندارد چون نمیداند چه چیزهایی در ویدیو گفته شده است.
راهحل: در ابتدا تیتری بنویس که مخاطب برای دیدن ویدیو کنجکاو شود و بعد از تیتر، ویدیو را قرار بده – یا اینکه میتوانی تیتر را روی کاور ویدیو (تصویر ابتدایی قبل از پخش) قرار دهی. راهحل اول بهتر است.
راز پنجم: بهتر از دیگران گارانتی بده
اگر از این محصول راضی نبودی کل پولت رو بر میگردونیم این را همه میگویند. اگر واقعا به محصولت ایمان داری طوری به مخاطب گارانتی بده که باورش نشود.
یکی از ویژگیهای صفحه محصول خوب این است که به سادگی میتواند با صفحه محصول رقیبش رقابت کند.
راهحل: برای مثال بگو اگر از این محصول نتیجه نگرفتند ۲ یا ۳ برابر پولی که دادند به آنها برمیگردد یا یک روش قویتر آن این است قبل از شروع کار به او یک چک بدهی و بگویی اگر طی ۶ ماه نتیجهای نگرفتی، چک را نقد کن (البته این روش مناسب خدمات است نه محصولات)
راز ششم: با گرافیک اصولی، نگاهشان را کنترل کن
مخاطب معمولا صفحه محصول را تند تند میخواند و تمایل زیادی ندارد که همهی متن را بخواند. این مشکل را با گرافیک حل میکنیم تا مطمئن شویم قسمتهایی که برایمان مهم هستند حتما خوانده شوند (قسمتهایی مثل گارانتی)
راهحل:
راز هفتم: اول ارزش محصول را بگو و بعد قیمت بده
ترجیح میدهم این را با یک مثال توضیح دهم:
صفحه محصول اول: قیمت این محصول 1.997.000 تومان است
صفحه محصول دوم: قیمت اصلی این محصول 3.800.000 تومان است (ارزش واقعی) اما تا ماه آینده با 1.997.000 تومان این دوره قابل تهیه است (قیمت فعلی)
گفتن ارزش اصلی محصول باعث میشود مخاطب تصور کند این محصول ارزش زیادی دارد و آن قیمت را مبنا قرار میدهد.
حالا اگر این تخفیفی که میدهیم محدودیت زمانی یا تعداد داشته باشد باعث میشود مخاطب سریعتر تصمیم به خرید بگیرد.
مقاله خیلی مفیدی بود.. ممنونم
مرسی از دیدگاهتون
بسیار عالی
خوشحالم از اینکه مفید بوده